به مناسبت سالگرد یه روز شیرین۸۹/۲/۱۰
ژست ۹۴
آتلیه زمان تولد یک سالگی کیان هرچی سعی کردیم یه عکس ایستاده از کیان بگیریم نشد۰اون موقع تازه راه رفتن چند قدم رو یاد گرفته بود برای همین همش راه میرفت یا مینشست۰ این شد که این ژست رو گرفت حالا با دستش چی میخواست بگیره مشخص نشد۰بیشتر میگفت "توتو"نیست۰ ...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
23:23
غیبت موجه
سلام به همگی وقتی این تبلت به من هدیه شد،ماه آخر بارداری بودم۰همسری بمن کادو داد تا شب ها که نمیتونستم بخوابم باهش اصطلاحا کارکنم۰همسری اعتقاد داره همیشه جنس خوب بخریم اونم اگه الکترونیکی باشه که دیگه هیچی باید عالی باشه۰اما یه سری کیان تبلت منوپیدا کرد ومثل سرسره زیر دستش سر خورد۰این شد که۰۰۰ سری سوم شد که تبلتم مهروموم شده رفت تهران۰هرکاری میکردن تا میومد خونه دیگه روشن نمیشد۰حس اینکه بخوام باسیستم هم کارکنم هم نداشتم یعنی بیشتر کیان نمیذاره۰ ایشالا دیگه خوب خوب شده۰۰۰ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ اندر اتفاقات نوروز ۹۴ امسال عید مثل عکاس های روزنامه دوربین یکسره همرام بود۰شیرینکاری های پسری خیلی زیاده۰مخصوصا که هوای خو...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
23:47
بخیر گذشت۰۰
تقریبا یه هفته ای بود که حافظه دوربین ویروسی شده بود وهیچ کدوم از عکسای تولد کیان باز نمیشد۰فقط فرمان فرمت صادر میشد۰این مدت خیلی ناراحت بودم بجز چندتا عکس با گوشیا دیگه هیچی دستم نبود۰نزدیک ۲۰۰۰تا فیلم وعکس سه ماهه اخیر همشون تو دوربین بود که مهمترینشون تولد کیان بود۰ دیگه اونقدر ناراحت بودم که میخواستم یه مدتی دور وبر تبلت نیام۰ اما۰۰۰ خدارو شکر همونایی که ویروس ها رو میسازن یه عده هم هستن که آنتی ویروس میسازن۰دستو پنجشون درد نکنه۰مشکل دوربین ما هم با یه بک آپی که باباجون ماهان از حافظه دوربین گرفتن حل شد۰دستشون دردنکن آنچه گذشت کیان یه مهمون کوچولو داشت که باهم ...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
16:47
آتلیه یک سالگی
کیان جون رو آخر پاییز آتلیه بردیم تا موقع تولدش عکساش حاضر بشن وهدیه بدیم۰ قربووووووونت بشم من کیان جون مامان ...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
11:14
جشن تولد گل پسرمون
پسرم ، عزیزترینم با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود میآورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم. شنیدن صدای دلنشینت گرمایی را در وجودم بیدار میکند که روز به روز بیشتر عاشقت میشوم۰ دیدن چشمان زیبا، شیطون و مهربانت در من شور زندگی بوجود میآورد. دستان کوچک و کودکانهات وقتی در دستانم میفشارم مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواهم کرد. بازی های کودکانه ات آرامشی دارد که همهی چیزهای دیگر را از یادم میبرد. عزیزترینم، از صمیم قلبم دوستت دارم و بهترینها را برایت آرزومندم. جگر گوشه ام تولدت مبارک۰ جشن تولد پسر نازمون رو ۴ دی ماه برگزار کردیم۰هر...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
22:21