O.R.S
سلام۰اول یه تشکر ویژه بکنم از تمام عزیزانی که پابه پای من نگران کیان بودن واز راهنماییهاشون استفاده کردم۰
حالا اجازه بدین ماجرای امروز روتعریف کنم۰دیشب که نخوابیدی پسرم یاناله کردی یاگریه۰صبح ساعت ۷ بود که باناله هات بیدار شدم که فهمیدم پی پی کردی اونم به طوری که بلوز شورتت هم نم دادی۰خلاصه همسری روبیدار کردم ورفتم تو حموم که قشنگ بشورمت۰خلاصه شستیمت وباباجونت رفت شرگت۰بعد مامانم اومد که دست تنها نباشم۰هنوز ساعت ۸نشده بود که دوباره۰۰۰
مامانم گفت زودتر بهش او آر اس بده که بدنش بی آب نشه۰تاظهر خونمون ساکت بود وکیان توجاش بیحال افتاده بود۰دلم واسه اون جیغاش که تاسر کوچه صداش میرسه که چی مثلا میخواد!اینکه بغلم کن تنگ شده بود۰خلاصه منم یه پارچ او آر اس درست کردم وگذاشتم تویخچال۰ساعتای ۱۲به مامانم گفتم بره آخه کیان بهتر شده بود۰
خلاصه بابایی اومد واسه ناهار منم دستم بند بود ۰رفت سر یخچال آب سرد بخوره که یکدفعه گفت مهدیه اینا چیه?شستم خبردارشد۰۰۰طفلکی گرمای هوا عوض شربت او ار اس خورد۰گناه داشت همسری۰تا عصر خوب بودی پسرم باهم خوابیدیم ولی باز سر شب شروع کری به گریه۰تب هم داشتی۰سریع استامینفن دادیم وازساعت ۹ خوابیدی وفقط واسه شیر هر یک ساعت بیدار میشی۰
اینم بگم از صبح به صورت خیلی شدید ا س ه ا ل شدی۰تازه او آر اس رو تو دهنت نگه میداری بعد قرقره میکنی بعد قورت میدادی۰
مامان های نی نی وبلاگی مواظب باشین۰من کیان رو روز قبل مریضیش برم پارک وصبح فرداش حالت تهوع داشت۰تو مطب دکترم چندتا بچه همینطوری بودن۰دکتر گفت یه ویروس جدیده که اکثر بچه ها گرفتن۰