پسری من چیکارش شده؟
گل پسری امروز صبح ازخواب پرید درست همون موقعی که همسری داشت میرفت شرکت۰یه جیغ خفیف کشید و وای۰۰۰
شیر بود که از دهن وبینی کیان می ریخت بیرون۰سریع رو به شکم گرفتمش وهرچی بود ریخت روپتوش۰باوجودیکه دیشب آخرین بار ۱۲شب شیر خورد وتاصبح اصلا بیدارنشده بود۰خلاصه گفتم زیاده روی کرده ۰بیدارشد هی به خودش پیچید۰ وموقع خوابش شد دوباره بهش شیر دادم۰تا اومدم تو آشپزخونه دیدم داره شیر بالا میاره۰۰۰خیلی ترسیدم۰اشتهاش کم شده بود بعداز ظهری مامانم اومد کمک۰تامامان اومد کلا کیان اخلاقاش عوض شد۰میخندید وجیغ میکشید که۰۰
یهو خرابکاری کرد وای خیلی وحشتناک بود۰عصری دورهم نشسته بودیم اومدم قطره آد رو دادم ولی قطره آهن رو که دادم
چچون تلخ بود یهو بالا آوردی که تمام فرش رو پرکردی دیگه همسری رفت لباس پوشید وگفت بریم دکتر۰دکتر گفت یه ویروسه که اسهال واستفراغ دنبالش ودارو نوشت۹از اون جایی که من وبابایی دل نداشتیم آمپول بخوری گفتیم امشب با دارو اگه خوب نشدی فردا آمپول میزنیم۰
الان یه ساعتی هست که. اومدیم۰کیان عزیزم داروهاروخورد وخوابید۰قربونش بشم خدایا زودتر خوبش کن۰امروز بچم حال نداشت برام از اون قهقهه ها نزده۰۰خیلی بیحال بود۰براش دعا کنین زودخوب شه!آمین!