کیانکیان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره
زندگی مهدی ومهدیه زندگی مهدی ومهدیه ، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات گل پسرم کیان

مامانی اوف شد

1393/4/4 16:00
542 بازدید
اشتراک گذاری
امروز صبح زوتر ازکیان بیدارشدم۰مثلا نیم ساعت که سوپ وفرنی رو درست کنم۰بگذریم که خیلی کار داشتم۰
ده دقیقه بعد گل پسری هم بیدار شد و طبق مراسم صبحگاه هر روز ۰۰۰۰بشور بشور,راهی حموم شدیم۰خلاصه یکم
 بدن آقا پسرمون داغ بود ومنم کلا به همه بهانه گیری هاش راه میومدم۰تا اینکه ساعت ۱۱ خوابید تا اومدم دستکش
 دستم کنم بیدار شد۰ دیدم کارام مونده۰یعنی اگه میشد یه عکس میگرفتم از آشپزخونه خوب بود۰شبیه بازار شام بود۰
سبزی کرفس۰ناهار همسری۰ظرفها غذای کیان۰لباسای کیان وحشتناک بود۰
چیکارکردم۰کیان رو با رورویک آوردم تو آشپزخونه گذاشتم لباسای تو لباسشویی رونگاه کنه باهشم حرف میزدم۰
خلاصه کیان خوب باهم راه اومد۰
ا
للللعتلب
قالیا جمع شده بخاطر رورویک۰آشپزخونمون یه لبه تقریبا ۷سانتی داره۰منم تا نزدیک لبه رورویک رو آوردم تا
 برداشتمش وچرخیدم پهلونم گیر کرد به تیزی کابینت اپن و۰۰۰کیان ورورویک وگذاشتم پایین وخودم افتادم 
دلم ضعف رفت وافتادم رو سرامیکا۰کیان نگاه میکرد فک میکرد ادا در میارم بخنده۰میخندید۰منم میگفتم پدر 
صلواتی نخند بمن۰گناه دارم۰۰۰۰ولی این شازده پسر دست بردار نبود نمیدونم شاید مثل باباییش که وقتایی ناراحتم 
میخندوندتم پسرشم داشت همین کار رو میکرد۰۰بعید نیس
پسندها (1)

نظرات (6)

مامانی اریان
4 تیر 93 16:15
اخیییییییییییییییییییییی چه بد!!!!!!!!!!!!!!!!! حالتون چطوره چی شد؟
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
خداروشکر خوبم فقط کبود شدش۰دیگه من باشم ماشین بامسافرش جابجا کنم[
عمو مجید جونت
4 تیر 93 18:15
خوب میگفتید بیام اگه اذیت کرده اره دیگه کیان بزرگ بشه عصای دستای شماست
نفیسه
4 تیر 93 20:50
آخی مامانی اوف شده خسته نباشی مهدیه جون خدا قوت حتما همین طوره آقا کیان ماشالله زرنگه میخواسته مامانشو که اینقدرم کار داشته تازه اوفم شده بخندونه آفرین گل پسر نازنین
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
حتما همیننطور بوده نفیسه جون۰دییده ککاری از دستش بر ممیاد گفتته بخندونتم
مامان ماهان(عمه جون)
4 تیر 93 21:44
آخی الهی بگردم عزیزم...ایشالله هرچه زودتر خوب بشی گلم.
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
ممنون زهراجونم
مهشید
5 تیر 93 15:04
خدا رو شکر که به خیر گذاشت خیلی بیشتر به خودت برس و مراقب وضعیت جسمیت باش عزیزم
ناهید(مامان امیرحسین)
6 تیر 93 16:58
خداقوت مهدیه جون کیان جون میخواسته بهت روحیه بده و حال و هوات رو عوض کنه. فکر کن توی اون وضعیت اگه کیان هم جیغ و داد راه می انداخت دیگه چی میشد.