کیانکیان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
زندگی مهدی ومهدیه زندگی مهدی ومهدیه ، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات گل پسرم کیان

واکسن ۶ماهگی

1393/4/3 13:08
342 بازدید
اشتراک گذاری

امروز برخاستیم تا فرزندمان را ببریم بر علیه بیماری ها واکسینه کنیم. بكسل طبيي بكسلات وادويه بكسل مستشفي للمواضيع۰قرارباعمه جون بود درمرکز بهداشت۰ما دیر رسیدیم بماند۰وزن فرزندمان400/9وطولش 74 ودور سرش42 شده بود۰

روی تخت خواباندیمش ودونفری پاهای توپولویش رو گرفتیم۰از آنجایی که پشت تخت عکسای باربی وزیبای خفته وسیندرلا زده بودن پسرمان میچرخید تا نیم نگاهی بر آنان اندازد۰این گونه بود که نزدیک گشت که واکسن بر روی باسنش بخورد۰خلاصه سه نفری بر وی غاالب گشتیم و۰۰۰

الهی فداش شم قربونش بشم گریه کرد۰گریه کرد۰۰۰واکسن دومش دیگه میدونس چه خبره پاهاشو حرکت داد۰یکم سرنگ حرکت کرد وحسابی جیغ زد۰حتی شیرم نخورد۰

اومدیم خونه ووسایل برداشتیم ورفتیم خونه عمه زهرا ۰

الانم عمو علی اومد گفت براکیان ی سوپرایز دارم که پسر شجاع بوده یه جوجه اردک براش خریده۰ واز جیک جیک آن الان عاصی شدیم۰۰۰

خدا روشکر الان کیان آروم خوابیده۰۰۰

پسندها (1)

نظرات (7)

مامان پریا
3 تیر 93 14:16
مامانی 6 ماهگی گل پسرت مبارک ایشالا به خیر می گذره امروز
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
خدا روشکر بهتره پسرم
مهشید
3 تیر 93 17:55
خدا کنه اذیت نشه گل خوشگلتون
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
ممنون گلم که نگرانشی.خدا روشکر بهتره
مامان ماهان(عمه جون)
3 تیر 93 19:32
الهی ...الهی...پسرمون واکسن خورد،بگردمش که اینقدرشجاع بود،بوس به گونه های تپلش...
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
شجاعتش به عمه جونش رفته یه عالمه بوس واسه عمه وماهان جون
عمو مجید جونت
3 تیر 93 20:25
ایشاالله کنار مادرو پدرت ۱۲۰ساله بشی جیگرتو بخورم عزززززییییزززم
بابا جون
4 تیر 93 7:36
فدای گل پسرم بشم من که اینقدر شجاعه...
مهشید
4 تیر 93 14:30
نه عزیزم کیان جونمو کچل نکن منم پشیمونم
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
منم میگم نه۰بذارین موهاش بلند شه مثه دخترا۰میگن اینبار کوتاه شه بعد یه دست در بیاد۰
مامانی اریان
4 تیر 93 14:49
جاااااااااااااااااااانم افرین پسر قوی
بابامهدی ومامان مهدیه
پاسخ
ممنون عزیزم