این یه پسته متفاوته۰۰
به نام خدا۰این پست یکم متفاوته۰ از اولی که خودمویادم میاد اهل فال, طالع وستاره و۰۰۰ نبودم۰یه روز تو دبیرستان یکی از بچه ها همینطوری اومد و کفت دستمو گرفت وخیلی حرف زد۰یکیش که یادمه گفت بچه اولت پسره۰۰ همیشه دوست داشتم پسر داشته باشم نمیدونم۰شاید چون خودم بچه اول بودم یا شایدم رفتار همسری رو میدیدم با خواهر برادرای کوچکتر ازخودش حتی مامان وباباش۰شاید این پست رو فقط مامانی درک کنه که بچه اولشون پسره۰ وقتی تو سونوگرافی میفهمی یه مرد کوچولو داری۰وقتی همسرت میفهمه واز خوشحالی تو آغوش میگیردت بدون درنظر گرفتن جا ومکان وحتی حضور دکتر۰ وقتی شبا میخوابه واز آ...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
11:17