اندر اتفاقات ۹ماهگی
پایان ۹ماهگی واسه خونواده ما یه تغییر مهم داشت۰حالا بعد ۹ماه استراحت من باید میرفتم سرکار۰اولش خیلی سخت بود ولی به مرور خوب شد۰همینجا باید یه تشکر ویژه داشته باشم از خونواده خودم مخصوصا مامانم وعمه مهربون کیان که واقعا سنگ توم واسم گذاشت۰ اینم بگم که همسری هم فوق العاده خوب مواظب کیان خان هست۰حتی گاهی وقتها بهتر ازمن۰ رفتن به سرکار یکم از وابستگیای کیان به من کم شد یعنی خیلی اجتماعی تر شد دیگه جایی بریم زیاد غریبی نمیکنه۰ آخر مهرماه یه عروسی دعوت بودیم وباید میرفتیم طرقبه۰بارون هم به شدت میبارید۰کیان هم که کلا با لباس میونه خوبی نداره۰همش گریه میکرد۰خلاصه وقتی رسیدیم تا عروس ودوماد اومدن۰کیان وسط میز حالش بهم خورد۰این اتفاق...
نویسنده :
بابامهدی ومامان مهدیه
8:49